بررسی علل همسر آزاری با یک داستان واقعی

ماجرای مردی که نمک خورد و نمک دان شکست

۱۰ سال پیش عاشق کارگر خانه مان شدم و با او ازدواج کردم اما نمی دانستم که او نمک می خورد و نمک دان می شکند. این صحبت های زنی است که مورد همسر آزاری قرار گرفته است و به همین دلیل به مرکز مشاوره نیروی انتظامی خراسان شمالی مراجعه کرده است . او تعریف […]

۱۰ سال پیش عاشق کارگر خانه مان شدم و با او ازدواج کردم اما نمی دانستم که او نمک می خورد و نمک دان می شکند. این صحبت های زنی است که مورد همسر آزاری قرار گرفته است و به همین دلیل به مرکز مشاوره نیروی انتظامی خراسان شمالی مراجعه کرده است . او تعریف می کند: من پس از ازدواج دو دانگ خانه ام را به نام او زدم تا زندگی ما پایدار تر شود . زندگی ما به روال عادی می گذشت تا این که متوجه شدیم ما بچه دار نمی شوم. پس از آن بود که همسرم سر ناسازگاری گذاشت و گفت اگر تمام خانه را به نام او نزنم از من جدا می شود. زن گریان ادامه می دهد: من ساده لوح حرف های شوهر نمک نشناسم را باور کردم و تمام خانه را به نام او زدم غافل از این که او ۵ سال است با زن دیگری ازدواج کرده است. او پس از این که خانه را به نامش زدم حالا هر روز آزارم می دهد تا مهریه ام را ببخش و از او جدا شوم.

روانشناس مرکز مشاوره معاونت اجتماعی پلیس استان با اشاره به این ماجرا می گوید:

طبق تحقیقات به دست آمده  برخی علل همسرآزاری ازدواج های هوسی و زودگذر است که دو طرف به اندازه کافی از یکدیگر شناخت ندارند و پس از مدتی به آزار هم روی می آورند.

از لحاظ آماری معمولاً برای همسر آزاری اطلاعات درستی در دست نیست،چرا که دست کم در کشور خودمان، زنانی که مورد آزار و تهاجم قرار می گیرند؛ اغلب به خاطر حفظ آبرو و بنیان خانواده یا وساطت فامیل این مسئله را کتمان کرده و حتی به دادگاه خانواده نیز مراجعه نمی کنند. عده ای هم از ترس بیشتر شدن آزارها، سکوت را به اعتراض ترجیح می دهند.

«حصاری » می افزاید: هر چند برای رهایی از آزار همسر راه های گوناگونی از جمله استفاده از قانون از طریق مراجعه به دادگاه های خانواده وجود دارد؛ اما این روش همیشه هم کارساز نبوده و تنها به صورت مقطعی بر این معضل سرپوش می گذارد.

وی تصریح می کند: کارشناسان بر این باورند که فرد همسرآزار، به ویژه فردی که به طور ناخودآگاه همسرش را آزار می دهد؛ اگر به خود نیاید، همواره این رویه را ادامه خواهد داد.

وی خاطرنشان می کند: تجربه نشان داده که بهترین راهکار برای هر معضل و مسئله ای، در وهله نخست پیشگیری از آن و عوامل ایجاد کننده آن است. از این رو لازم است که هم خانواده ها و هم جامعه برای ایجاد و شکل گیری یک فرهنگ درست و ریشه یابی چرایی چنین معضلاتی بکوشند.

طبق اظهارات این روانشناس بالا بردن سطح آگاهی افکار عمومی از طریق رسانه، بهبود و ثبات اقتصادی، تربیت افراد و آموزش از کودکی و انجام مشاوره با کارشناسان می توانند از برخی مشکلات در خانواده بکاهند، باید به جوانان آموخت که نخست چرا و با چه هدف و منظوری تصمیم به ازدواج گرفته و ازدواج می کنند. در ثانی صرف ازدواج کردن و شروع زندگی مشترک آن قدرها مطرح نیست که حفظ و ادامه منطقی آن مهم است .