بازخوانی وقف نامه قنات بزرگ سردار در تهران

از آن­جا که قسمت عمده کشورمان را کویر و مناطق گرم و خشک تشکیل می­دهد،آب، در طول تاریخ ، همیشه یک مسئله مهم و حیاتی در ایران بوده است و به علت کم آبی، در گذشته به وسیله آب انبارها، قنات­ها، چاه­ها، چشمه­ها و نظایر آن، سیراب می­گردید است.یکی از نقاط کم آب زادگاهم روستای […]

از آن­جا که قسمت عمده کشورمان را کویر و مناطق گرم و خشک تشکیل می­دهد،آب، در طول تاریخ ، همیشه یک مسئله مهم و حیاتی در ایران بوده است و به علت کم آبی، در گذشته به وسیله آب انبارها، قنات­ها، چاه­ها، چشمه­ها و نظایر آن، سیراب می­گردید است.یکی از نقاط کم آب زادگاهم روستای مرزی زیندانلو است که اهالی در طی چند سال اخیر از این موضوع در مضیقه بودند.
اینک با تلاش دست اندرکاران استان خراسان شمالی، بخصوص جناب آقای دکتر حسین جوان- مدیر آب و فاضلاب شهرستان شیروان-بابت حفر و تجهیز یک حلقه چاه، دکتر رستم بهادریان، خانواده زنده­یاد فرهاد بهادریان بخصوص جناب سروان قاسم بهادریان بابت اهداء زمین چاه، آقای علی قویدل- نماینده مرزنشینان استان-، آقای احمد رضوانی- بخشدار سرحد شیروان-، نوید کریمی دهدار، آقایان: تیمور آموزگار، محمدرحیم کریمیان و سرکار خانم فاطمه یوسفی اعضای شورای اسلامی روستا، که با همت خیر محترم جناب آقای حاج علی­اکبر ابراهیمی که از کیسه فتوت خود دو مخزن به گنجایش شصت هزار لیتر و شبکه گذاری خطوط لوله آب به طول ۳ کیلومتر در هفته گذشته راه اندازی شدسپاسگزاری نمایم. اینک بر خود فرض دانستم با تدوین این سیاه مشق مراتب تقدیر و پاسداشت خود و اهالی روستای زیندانلو را تقدیم همت والای عزیزان نامبرده داریم.

مشکل آب تهران

در رساله خان خانان تحت عنوان(رساله در اصلاح امور) در خصوص وضعیت آب بخصوص در پایتخت در عصر قاجار نوشته شده است: از امور مهمه، حفظ صحت اصلاح آب مشروب است. در امتیاز آب محلات، اهل دقت، بعضی را آب لجن آلود و بعضی را لجن آب آلود دانسته­اند. ماده ای از مواد ضاره و کثیفه که در آبهای شهری نباشد نیست. بیرون خانه مردم در آب جاری هزار چیز می­شورند و در خانه همان آب را می­خورند.

امروز بقدر کفایت آب وارد تهران می­شود که اگر آن را اداره کنند و از روی حساب درست به شهر برسانند، همه را کافی خواهد بود و البته هرچه از این قبیل در تهران کرده شود سرمشق از برای سایر بلاد خواهد شد. امروز قریب سی سنگ آب داخل تهران می­شود. ده سنگ از آن وقف خواهد بود و بیست سنگ متعلق به صاحبان قنوات است. در هر سنگی پانزده هزار تومان، سیصد هزار تومان قیمت آن است، دو کرور مخارج بنای منبع و وضع مجری خواهد داشت، می­شود: هزار و سیصد تومان. اجرت­المثل آن در سال صد و سی هزار تومان است، هرگاه از هر ذرع مربع از زمین تهران که لامحاله از این مقدار آب سهیم است، صد دینار و از هر نفری از نفوس پنج شاهی گرفته شود در سال حق الارض تهران دویست هزار تومان و سرشمار آن دویست و پنجاه هزار تومان خواهد شد که مجموعاً چهارصد و پنجاه هزار تومان باشد و هرکس داند که این اقدام ضرر نخواهد کرد و نفع آن را به هزار کار خیر توان رسانید و به مصرف تدارک منبع و مجاری میاه جدیده و استتمام(پایان بردن، به سرآوردن) قروض لازمه کار توان رسانید. از لوازم حفظ صحت ترتیب باغات عمومی و آب پاشی خیابان ها است که مردم بیچاره جای گردش داشته باشند و ریه خلق از گرد و خاک مصون ماند و این جمله به خواستن فراهم آید، همین قدر باید نوکر و مباشر مکلف باشد که در انجام خدمت خود سعی نموده کفایتی به عرضه شهود برساند.[۱]

موضوع کم آبی در شهر تهران، از بدو انتخاب آن به عنوان پایتخت، مشکلاتی برای ساکنان شهر فراهم می­کرد. اگرچه شهر تهران در ایام گذشته، بدین وسعت و دارای این جمعیت نبود، ولی مشکل کم آبی بخصوص در فصل تابستان، هر ساله کم و بیش موجود بود، مخصوصاً در محلات جنوب تهران. با این حال بر اثر توسعه روز افزون شهر و ازدیاد نفوس و ترقی سطح زندگی، طبعاً حوائج و احتیاجات عمومی شهر، روز به روز بیشتر می­شد و یکی از مسائل مورد نظر، تامین آب کافی برای ساکنین بود. به همین سبب، در اواسط سلطنت محمدشاه قاجار که تهران بیش از پنجاه هزار نفر جمعیت نداشت و از حیث وسعت، خیلی کوچکتر از امروز بود. حاجی میرزا آقاسی دو نهر بزرگ از رودخانه کرج جدا کرد و به تهران آورد؛ یکی، نهری است که از مسیر دامنه البرز عبور می­کرد و از شمال قریه طرشت گذشته به عباس آباد منتهی می­شد. از این نهر، به موجب مدارک صحیحه، نه سهم رودخانه حقابه تهران از رودخانه کرج بوده است. پس از برچیده شدن بساط قدرت و قوت حاجی میرزا آقاسی، این شریان حیاتی، قطع و جریان آن به تهران متوقف گردید. دومی، نهری است که از زیره جاده قدیم تهران- قزوین گذشته و به قریه یافت­آباد که از ساخته­های حاجی میرزا آقاسی است می­رسید و به همین اسم، موسوم و دایر بود. مدتی گذشت و آب مصرفی تهران، با چند رشته قنات وقفی و قنات شاه که آن هم وقف است در نهایت ذلت و سختی تامین می­شد تا آن که میرزا عیسی وزیر شهر را توسعه داد، او خطر تشنگی پایتخت را به خوبی احساس کرد و با وجود این که قدرت مالیش به واسطه حفر خندق تمام شده بود،

معذلک به هر وسیله ای که بود، قنوات بسیاری حفر نمود. در اواخر دوره ناصرالدین شاه نیز، چند نفر خارجی موفق به اخذ امتیاز حفر چاههای آرتزین گردیدند و در شمال مشغول شدند. لیکن مته چاهکنی شکست و به علت نبودن راه شوسه و اشکالات فوق­العاده که برای حمل و نقل آلات و ابراز فراهم نبود پس از تحمل خسارات، از تعقیب مقصود مایوس و منصرف شدند.

بدین ترتیب، کماکان آب مصرفی اهالی تهران، به وسیله قناتها و آب انبارها، چاهها، رودخانه ها، نهرها و جویهای غیر بهداشتی و کثیف تامین می­شد. آب، در جویها و نهرهای آزاد عبور می­کرد و فشاری نداشت تا به سطح بالاتر از مسیر خود برسد. از این رو ساختمان خانه ها را دو سه پله پایین­تر از سطح کوچه بنا می­کردند، تا آب سوار بشود. از کوچه هم آب را به وسیله تنبوشه(تنپوشه: یعنی استوانه های ده، دوازده سانتی متری سفالینی که داخل هم جفت می­شد و با گل آهک زده آب بندی می­گردید، به سر حوض و آب انبار می­رسانیدند. گاهی برای هر یک از آنها، مجرائی جداگانه می­کشیدند یا با یک مجرا به پای حوض آورده، از آنجا توسط حوضچه­ای، مجراهای حوض و آب انبار را جدا می­کردند.

بابستن در یک مجرا و گشودن در مجرای دیگر، کار صورت می­گرفت. در جلو راه آب کوچه، با حدود بیست سانتیمتر فاصله از جوی، پنجره­ای کار گذاشته می­شد تا اولاً- مانع ورود آشغال به داخل شود. ثانیاً- مجرایشان در لج و لجبازی­های همسایگی، کور نشود یا نتوانند گونی، کهنه، آجر و … در آن فرو کنند. کار دیگر صاحبخانه­ها، علاوه بر ملاحظه پاکی، خرابی آب و باز کردن و بستن در راه آب و جلوگیری از بازماندن راه آب و غیره، تمیز نمودن آب بود که پس از آبگیری، با غربال و سرند، اول آشغال و زواید روی حوض و احیاناً روی آب انبار را می­گرفتند. سپس کمی خاکستر، مقداری آهک، بادیه­ای ذغال و کاسه­ای سرکه در آن می­ریختند و می­گفتند اینها، هم «لرت» آب را می­گیرد هم تاری و گل آلودی آن بر طرف می­سازد و هم آن را برای خوردن، پاکیزه و گورا کنند.

یادداشت روز- علی کریمیان زیندانلو